Mohsen Behnam (شعر زیبا)
This is Mohsen Behnam's personal blog. (شعر زیبا)
Tuesday, June 27, 2017
Friday, September 9, 2016
Monday, April 4, 2016
Friday, January 22, 2016
Friday, September 25, 2015
ای شما!
اي شما
ای
تمام عاشقان هر کجا!
از
شما سوال می کنم :
نام
یک نفر غریبه را
در
شمار نام هایتان اضافه می کنید؟
یک
نفر که تا کنون
رد
پای خویش را
لحن
مبهم صدای خویش را نمی شناخت
گرچه
بار ها و بارها
نام
این هزار نام را
از
زبان این و آن شنیده بود
یک
نفر که تا همین دو روز پیش
منکر
نیاز گنگ سنگ بود
گریه
ی گیاه را نمی سرود
آه
را نمی سرود
شعر
شانه های بی پناه را
و
سکوت یک سلام
در
میان راه را نمی سرود
نیمه
های شب
نبض
ماه را نمی گرفت
روزهای
چارشنبه ساعت چهار
بارها
شماره های اشتبا ه را نمی گرفت
ای
شما!
ای
تمام نام های هرکجا!
زیر
سایه بان دست های خویش
جای
کوچکی به این غریب بی پناه می دهید؟
این
دل نجیب را
این
لجوج دیر باور عجیب را
در
میان خویش
راه
می دهید؟
قیصر عزیز امین پور
قیصر عزیز امین پور
Thursday, September 24, 2015
آواز عاشقانه
آواز
عاشقانه ی ما در گلو شکست
حق
با سکوت بود ، صدا در گلو شکست
دیگر
دلم هوای سرودن نمی کند
تنها
بهانه ی دل ما در گلو شکست
سربسته
ماند بغض گره خورده در دلم
آن
گریه های عقده گشا در گلو شکست
ای
داد، کس به داغ دل باغ دل نداد
ای
وای ، های های عزا در گلو شکست
آن
روزهای خوب که دیدیم ، خواب بود
خوابم
پرید و خاطره ها در گلو شکست
"
بادا
" مباد گشت و " مبادا " به باد رفت
"
آیا
" ز یاد رفت و " چرا " در گلو شکست
فرصت
گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرین
و آفرین و دعا در گلو شکست
تا
آمدم که با تو خداحافظی کنم
بغضم
امان نداد و خدا .... در گلو شکست
قیصر
امین پور
Friday, September 18, 2015
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
یوسف گم گشته بازآید به کنعان
غم مخور کلبه
احزان شود روزی گلستان غم مخور
این دل غمدیده حالش به شود دل
بد مکن وین
سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت
چمن چتر گل
در سر کشی ای مرغ خوش خوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد
ما نرفت دائما
یک سان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نهای
از سر غیب باشد
اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی
برکند چون تو
را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی
زد قدم سرزنشها
گر کند خار مغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد
بس بعید هیچ
راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام
رقیب جمله
میداند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای
تار تا
بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
حافظ
حافظ
Subscribe to:
Posts (Atom)